وخداوند می فرماید :( بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ)[1].
بلکه حق را بر باطل ميافکنيم، پس آن را در هم ميشکند، و به ناگاه باطل محو و نابود ميشود. و واي بر شما به سبب توصيفي که ميکنيد.
و از خداوند متعال مى خواهم چشمهای ما را باز بعد از این که بسته بازکند, وگوشهای ما را که ناشنوا بود شنوا کند, وقلبهای ما را به خاطر این موضوع باز کند
گفتیم :
تعريف آيه ى محكم نزد شما چیست؟
گفتید :
آيه محكم اين است كه مراد ومعنى آن از ظاهر آن بدون هیچ قرینه ای فهمیده شود ونیاز به هیچ دلیلی برای فهمیدن آن, بخاطر واضح بودن آن نباشد .
مثل قوله تعالی : (إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ)[2]. بدون شک خداوند به اندازة ذرهای ظلم و ستم نمیکند.
و همان طور که می فرماید: (إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا)[3]. همانا خداوند بر مردم هيچ ستمي نميکند.
براى اينكه فهميدن آن نياز به هیچ دلیلی ندارد[4].
گفتیم :
آيا اعتقاد داريد ك هبه ضرورت آيه صريح و ثابت كه به ما امر كرده باشد كه به ولايت ايمان داشته باشيم ؟ لطفا همراه با دليل ذكر كنيد؟
گفتید: بله دلیل خیلی زیاد است من جمله :
فرموده ى الله تعالى : (يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْـزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا)[5].
فرموده ى الله تعالى: (لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لأُولِي الأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ)[6].
فرموده ى الله تعالى: (وَنَـزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ)[7].
فرموده ى الله تعالى: (مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ)[8].
فرموده ى الله تعالى: (لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْـزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ)[9].
فرموده ى الله تعالى: (ذَلِكَ الْكِتَابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ)[10].
و از پیامبر رحمت و بهترین بشریت صلی الله علیه وسلم ,روایت شده است:
از پسر ابی عمیر ,از همه ی هاشمیها ودیگران نقل شده ,پیامبر صلی الله علیه وسلم در منی برای ما خگبه خواند : وگفت :
اى مردم هر چیزی از طرف من بیاید و موافق با کتاب خدا باشد پس بدانید که من گفته ام. وهر چیزی مخالف با قرآن باشد پس بدانید که من نگفته ام[11].
و از گفته های امامان علیه السلام :
از امام على عليه السلام روايت شده است :
بدرستى كه هيچ چیز از امور دینش از شما مخفی نکرده است.
وهیچ چیزی که از او راضی بوده و یا از آن اکراه داشته , مگر اینکه قرار داده آیه محکمه وثابت راغ از او دفاع ,ویا به سوی این امر دعوت می کند[12].
و از امام جعفر صادق عليه السلام روايت شده:
به درستى كه خداوند تبارك وتعالى بيانى واضح براى همه چیزی در قرآن ذكر كرده , به خدا قسم ترک نکرده چیزی را که بندگان به آن نیاز دارند. تا بندگان نتوانند بگویند اگراین در قرآن بود و بدرستی که خداوند آن را در قرآن نازل کرده است[13].
و آيت الله عظمى مرجع سيد محمد تقى مدرسى گفت :
بدرستى اصل در شناختن دين قرآن است , وبر ما واجب است بر هر شبهه اى واختلافى وهمه احكامهاى فرعى به قرآن مراجعة كنيم.
زيرا كه قرآن ميزان وفرقان بين حق وباطل است[14].
گفتیم :
منزلت اعتقاد به ولایت نزد شما چیست همراه با دلیل ذكر كنيد؟
گفتید :
ولايت ركن از اركان اسلام نزد ما است و ولايت بهترين ركن نزد ما است.
و دليلش هم اين است :
از على بن ابراهيم از پدرش و عبد الله بن صلت از حماد بن عیسی از حریز بن عبد الله از زرارة از ابی جعفر علیه السلام گفت : اسلام بر پنج چیر پایه گذارى شده است : بر نماز , وزكات , وحج, وروزه , و ولايت.
زرارة گفت : من سؤال گرفتم کدام یک از آنها بهتر است , گفت : ولایت افضلتر است[15].
گفتیم :
حکم کسی رکن ولایت را انکار کند نزد شما چیست؟
گفتید :
كافر ومشرک و گمراه و برای همیشه در آتش جهنم است.
مجلسى گفته است :
بدان اطلاق اسم شرک وکفر بر کسی که معتقد امامت امیر المؤمنین و امامان از اولاد او نیست وارد است.
و كسان ديگری را برآنها برتری بدارد آنها کافر وبرای همشه در آتش جهنم هستند.
شيخ مفيد گفته است :
امامیه اتفاق دارند که هر کسی امامت یکی از امامان انکار کند و آن چیزی که خداوند بر طاعت آنها فرض کرده است را نادیده بگیرد , بدرستی آن شخص کافر و گمراه ومستحق برای همیشه ماندن در آتش جهنم است[16].
گفتیم :
آیا برای کافر بودن آنها هم شبهه ای وجود دارد؟
گفتید :
امام خوئى گفته است : (عالمترین علمای ما در عصر غیبت است)
در روايات و دعاها و زيارات جايز بودن لعنت بر مخالفين ثابت شده است.وهمچنین بیزاری جوستن از آنها واجب است, وغیبت کردنشان و واسائه ي آنها جايز است , براى اينكه از اهل بدعت و گمراه هستند.
وهیچ شبهه ای در کافر بودن آنها نیست.
براى اينكه انكار ولايت و امامت ولو يكى از آنها باشد , واعتقاد به خلافت غير از آنها داشته باشد و يعتقد به عقيده خرافي , مثل جبر وغيره كفر وزنديق مى شود .واخبار وروايات متواتره زيادى هست كه منكر ولايت كافر است وهمچنین کفر معتقدهای مذكوره وامثال آنها از گمراهیها . وهمچنین دلالت بر این می کند گفته علیه السلام در زیارت جامعه آمده است : ( وهر کسی شماها را انکار کند کافر است)[17].
گفتیم :
خداوند عزوجل : دركتابش (قرآن) همه ى اركان اسلام نزد شما با آيات محكمات بيان كرده است.
مثلاً:
آيه ى محكمه براى وجوب نماز كدام است؟
خداوند مي فرمايد: (وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ)[18].
خداوند مي فرمايد :نماز به پا دارید.
آيه ى محكمه براى وجوب زكات كدام است؟
خداوند مى فرمايد:(وَآتُوا الزَّكَاةَ)[19].
خداوند مي فرمايد :زكات بدهید.
آيه ى محكمه براى وجوب روزه كدام است؟
خداوند مى فرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ)[20].
خداوند مي فرمايد : اى كسانى كه ايمان آورده ايد روزه بر شما واجب است.
آيه ى محكمه براى وجوب حج خانه ى خدا كدام است؟
خداوند مى فرمايد: (وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا)[21].
و خداوند حج خانة کعبه را بر کسانی از مردم که توانایی رفتن به آنجا را دارند واجب گردانیده است.
و الآن آيه محكمه كه ايمان به ولايت بر ما واجب مى كند كجاست ؟
منظورم آيه ى كه بر وجوب امامت دلالت صريح داشته باشد كه امامت را بهترين ركن قرار داده مي دهد.
أ-بهترين ركن از اركان اسلام امامت است[22].
أ- أفضل ركن من أركان الإسلام
ب- اصل بزرگ از اصول دین نزد امامیه دوازده امامی است[23].
ج- رتبه امامت مثل نبوت است[24].
د- حتى بالاتر از نبوت است[25].
هـ- بلكه مقامها بالاتر از همه ى مقامها است, جز مقام پروردگار[26].
و- انكار امامت باعث كفر وشرك مى شود وگناه انکار امامت بالاتر از گناه انکار نبوت است[27].
ز- و امامت لطف خداوند است .
و چیزهای زیادی غیر از اینها که گفتیم.
گفتید:
آيه محكمه براى وجوب امامت نداريم.
پس کدام یک افضلتر و بهتر است.
و براى شما نصيحت مى كنم كه براى فهميدن اركان اسلام به كتاب خدا (قرآن) مراجعه كنيد.
(غير از امامت كه بهترين آنها است در دين شما دين اماميه وهمان طور كه در حديث آمده است.
از على بن ابراهيم از پدرش و عبد الله بن صلت از حماد بن عیسی از حریز بن عبد الله از زرارة از ابی جعفر علیه السلام گفت : اسلام بر پنج چیر پایه گذارى شده است : بر نماز , وزكات , وحج, وروزه , و ولايت.
زرارة گفت : من سؤال گرفتم کدام یک از آنها بهتر است , گفت : ولایت افضلتر است[28].
1-نماز
2-زکات
3-روزه
4-حج
بدرستى آيه هاى محكمه براى اين اركان خواهيد يافت وبراى بعض احكام غير اينها مى بينيد.
وان شاء الله بعد از مراجعه به قرآن به نتيجه خواهيد رسيد.
و براى شما نصيحت مى كنم كه براى فهميدن بهترين ركن (يعني امامت)براي بار دوم به كتاب خدا (قرآن) مراجعه كنيد.
ولكن بعد از بحث وتأمل نمى توانيم يك آيه صريحه محكمه را پیدا بکنیم که بر امامت دلالت داشته باشد.
چرا؟
وهمچنین بعضی از احکام امامت , مثل اسم علی علیه السلام ویا عدد آنها دوازده امام ,.., و چیزهای دیگری از احکام امامت را نمی بینیم.
براي چه؟
خداوند می فرماید: (إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا)[29].
همانا اين قرآن به راهي هدايت ميکند که آن استوارتر است، و به مؤمناني که کارهاي شايسته و پسنديده ميکنند مژده ميدهد که آنان پاداشي بزرگ دارند.
آيا خداوند عاجز است كه اين امر را توضيح وبيان بكند؟
صد در صد نه...!!!
بعد از اين مراجعه ها به قرآن به اين نتيجه مى رسيم:
كه امامت خرافه است وهيچ حقیقتی در دین ندارد چون اگر داشت حتما خداوند مثل دیگر احکامها آیه محکمه را در قرآن آن بیان می کرد. ولکن این کار را نکرده است.
حتى سيدنا وامامنا على رضى الله عنه وارضاه در گفته ی خودش فرموده :
بدرستى كه شورى براى مهاجرين وانصار است , پس اگر آنها بر یک شخص اتفاق کردند و او را امام نامیدند و بدرستی بر این رضای خداوند است[30].
وخداوند می فرماید: (كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الأَمْثَالَ)[31].
خداوند بدينسان حق و باطل را بيان ميکند، اما کف از ميان ميرود و اما آنچه به مردم سود ميبخشد در زمين ماندگار ميگردد، خداوند بدينسان مثلها را بيان ميکند.
و سپاس مخصوص خداوند است که با رحمت و محبت خودش نعمتهایش را به خوبی به پایان می برد.
والله تعالى أعلى وأعلم ..
دوستدار شما...
أبو خالد السهلي
[1] - سورةالأنبياء: ( ١٨)
[2] - النساء: ٤٠
[3] - يونس: ٤٤
[4] - التبيان - الشيخ الطوسي ج 2 ص 394
[5] - النساء: ١٧٤
[6] - يوسف: ١١١
[7] - النحل: ٨٩
[8] - الأنعام: ٣٨
[9] - فصلت: ٤٢
[10] - البقرة: ٢
[11] - بحار/ ج 2- ص 243
[12] - نهج البلاغة - خطب الامام علي عليه السلام ج 2 ص 111
[13] - تفسير القمي 2/452
[14] - التّشريع الإسلامي - مناهجه ومقاصده (الجزء الأول)
[15] - انظر الشافي شرح الكافي كتاب الايمان والكفر باب دعائم الاسلام وسند اين حديث صحيح است.
[16] - انظر : (بحار الأنوار جزء 23)
[17] - مصباح الفقاهة (1/323)
[18] - البقرة: ٤٣
[19] - البقرة: ٤٣
[20] - البقرة: ١٨٣
[21] - آل عمران: ٩٧
[22] - الكافي- كتاب الايمان والكفر
[23] - عقائد الشيعة ص 43
[24] - عقائد الإمامية ص 75
[25] - ودايع النبوة ص 114
[26] - الإمامة وقيادة المجتمع ص 26
[27] - الألفين ص (89)
[28] - انظر الشافي شرح الكافي كتاب الايمان والكفر باب دعائم الاسلام وسند اين حديث صحيح است.
[29] - الإسراء: ٩
[30] - نهج البلاغة (جمع الشريف الرضى)
[31] - الرعد: ١٧