در منابر به نويسنده كتاب درسي از ولايت بد گفتن و تهمت زدن، حتي يكي از ائمه جماعت تهران كه روزي ميهمان من بود، پس از تعارفات معموله گفت ميخواهم ردي بر كتاب "درسي از ولايت" بنويسم، گفتم خوب است ابتدا شما آن را با دقت مطالعه بفرماييد و بخوانيد و هر كجا اشتباهي ديديد، با دليل و برهان بيان نماييد. گفت من آن كتاب را نخواهم خواند؛ زيرا خواندنش حرام است. حال خواننده محترم ملاحظه كند كه ما در زندگي خود گرفتار چه مردماني بوده ايم، مردميكه بر كتاب نخوانده رد مينويسند، تازه ادعا دارند كه روحاني و اهل فضل و ايمانند[1]!
[1] - سوانح الأيام ص83