، و حتي اگر پنج مرتبه نام بريم پانصد تومان ميدهد!! (البته آن وقت صد تومان پول زيادي بود)، شما هم اگر پول بدهيد، نام شما را هم بالاي منبرها ميبريم كه مردم و زوار شما را بشناسند، در جوابشان عرض كردم اولا پول ندارم و ثانيا اگر پول هم داشته باشم براي اين كارها صرف نخواهم كرد. چند روزي گذشت خدام حرم آمدند و گفتند ما با آيت الله ميلاني قرار گذاشته ايم كه هر كدام از زوار را براي حساب وجوهات و پرداخت وجوه شرعي نزد ايشان ببريم، هر مقدار كه وصول كنند سهمياز آن را به خود ما كه واسطه و معرف شده ايم ميپردازد، شما هم اگر در وصول وجوهات شرعيه سهم ما را بدهيد حاضريم زوار را نزد شما بياوريم، گفتم من اين كاره نيستم[1].
[1] - كتاب سوانح الأيام فارسي ص 64