يك قاعدۀ مهم
پس اهل سنت معتقدند كه افتخار نسب تابع افتخار ايمان است، كسی كه خداوند او را با هر دو نعمت (ايمان و نسب رفيع) افتخار بخشيده باشد براستی كه دو مدال افتخار يكجا برده است، و كسی كه توفيق نعمت ايمان را نيافته باشد نسب شريف و رفيع نفعی به او نخواهد رساند، چنانكه خداوند متعال میفرمايد:﴿إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡ﴾ [الحجرات: 13]. «بدرستيكه مكرمترين شما در نزد خدا پرهيزگارترين شماست».و رسول گرامی ص در پايان حديث طولانيای كه امام مسلم آن را به روايت أبو هريره درصحيحش نقل كرده (شماره2699) میفرمايد:«مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ» «كسی كه عملش او را عقب بيندازد نسبش او را نمیتواند جلو بيندازد».شرح حديثحافظ ابن رجب / در شرح اين حديث در كتاب ارزشمندش جامع العلوم والحكم ص 308 میفرمايد:«و معنايش اين است كه عمل، انسان را به درجات عالی بهشت در آخرت میرساند لذا خداوند متعال میفرمايد:﴿وَلِكُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُوا﴾ [الأنعام: 132 والأحقاف: 19]. «و هر كسی را از آنچه عمل كرده درجاتی خواهد بود»».پس كسی كه عملش او را در نزد خداوند به درجات عالی نرساند نسبش نخواهد توانست او را جلو بيندازد تا اينكه آن درجات را كسب كند، زيرا خداوند در مقابل عمل پاداش میدهد نه نسب، چنانكه میفرمايد:﴿فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَلَآ أَنسَابَ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ وَلَا يَتَسَآءَلُونَ ١٠١﴾ [المؤمنون: 101]. «آنگاه چون در صور دميده میشود. آن روز در ميانشان پيوندهای خويشاوندی نباشد و از همديگر نپرسند».وخداوند همواره امر فرموده كه با عمل به سوی آمرزش و مغفرت او بشتابيم، چنانکه ميفرمايد:﴿ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٣٤﴾ [آلعمران: 134].«آنان كه در آسايش و سختی انفاق میكنند و خشم (خود) را فرو میخورند و از (تقصير) مردم درميگذرند. و خداوند نيكوكاران را دوست میدارد».و همچنين میفرمايد:﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ هُم مِّنۡ خَشۡيَةِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ ٥٧ وَٱلَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ يُؤۡمِنُونَ ٥٨ وَٱلَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمۡ لَا يُشۡرِكُونَ ٥٩ وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ أَنَّهُمۡ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ رَٰجِعُونَ ٦٠ أُوْلَٰٓئِكَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَهُمۡ لَهَا سَٰبِقُونَ ٦١﴾ [المؤمنون: 57-61].«آنان كه از ترس پروردگاشان هراسانند وكسانی كه به آيات پروردگارشان ايمان میآورند و كسانی كه به پروردگارشان شرك نمیورزند و كسانی كه آنچه را بايد (در راهِ خدا) بدهند، میدهند و دلهايشان از اينكه به سوی پروردگارشان باز خواهند گشت بيمناك است اينانند كه در (راهِ) نيكيها تلاش میكنند و اينان در انجام آن پيشتازند».سپس نصوصی را ذكر كرده كه به اعمال نيك تشويق میكند و اينكه ولايت و دوستی رسول الله ص فقط با تقوا و عمل نيك بدست میآيد، آنگاه مطلب را به حديثی از صحابه جليل القدر حضرت عمرو بن العاص س كه در صحيح بخاری (شماره 5990) و صحيح مسلم (شماره215) نقل گرديده به پايان میبرد بدين شرح كه:شاهد بر آنچه عرض كرديم حديث حضرت عمرو بن العاص س در صحيحين است که از پيامبر ص شنيده است كه میفرمودند:«إن آل أبي فلان ليسوا لي باولياء وإنما ولي الله وصالح المومنين».«آل فلانی دوستان من نيستند دوست من خداوند و مؤمنان نيكوكارند».إشاره میفرمايد كه دوستی و ولايت ايشان با خويشاوندی بدست نمیآيد هر چند كه خويشاوند نزديك باشد، بلكه با ايمان و عمل نيك حاصل میشود پس كسی كه از نظر ايمان و عمل كاملتر باشد از نظر دوستی و ولايت با ايشان نزديكتر است حالا چه قرابت و خويشاوندی با حضرتش ص داشته باشد و چه نداشته باشد.يك شعر جالب!شاعری در اين خصوص چنين میسرايد:لعمرك ما الانسان الا بدينه فلا تترك التقوي اتكالا علي النسب
لقد رفع الاسلام سلمان فارس وقد وضع الشرك النسيب ابا لهب
بدان که ارزش انسان جز با دین او نیست
پس به امید خویشاوندی تقوی را فرو نگذار
اسلام به سلمان فارسی شخصیت رفیع بخشید
اما شرک، أبو لهبِ خویشاویند را به پستی کشید
پايان سخنان ابن رجب/. فصل سوم:فضائل اهل بيت در قرآن كريمخداوند متعال میفرمايد:﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيۡنَ أُمَتِّعۡكُنَّ وَأُسَرِّحۡكُنَّ سَرَاحٗا جَمِيلٗا ٢٨ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ فَإِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡمُحۡسِنَٰتِ مِنكُنَّ أَجۡرًا عَظِيمٗا ٢٩ يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ مَن يَأۡتِ مِنكُنَّ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖ يُضَٰعَفۡ لَهَا ٱلۡعَذَابُ ضِعۡفَيۡنِۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٗا ٣٠ وَمَن يَقۡنُتۡ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتَعۡمَلۡ صَٰلِحٗا نُّؤۡتِهَآ أَجۡرَهَا مَرَّتَيۡنِ وَأَعۡتَدۡنَا لَهَا رِزۡقٗا كَرِيمٗا ٣١ يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّۚ فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَيَطۡمَعَ ٱلَّذِي فِي قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢ وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا ٣٣ وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِكۡمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ٣٤﴾ [الأحزاب: 28-34].«ای پيامبر! به زنانت بگو: اگر زندگانی دنيا و تجمّل آن را خواسته باشيد، پس بياييد تا شما را بهره مند كنم و به رها كردنی نيك رهايتان سازم و اگر خداوند و رسول او و سرای آخرت را خواسته باشيد، (بدانيدكه) خداوند برای نيكوكارانتان پاداشی بزرگ فراهم ديده است. ای زنان پيامبر! هركس از شما كار ناشايستِ آشكاری انجام دهد، عذاب در حقّ او دوچندان افزوده میشود. و اين (كار) بر خداوند آسان است و هر كس از شما كه در برابر خداوند و پيامبرش گردن نهد و كار شايستی انجام دهد، پاداشش را دوباره به او میدهيم. و برايش روزی ارزشمند فراهم میسازيم ای زنان پيامبر! شما مانند هيچ يك از (ساير) زنان نيستيد، اگر تقوا داريد پس در سخن گفتن نرمی نكنيد تا مبادا آن كسی كه در دل خويش بيماری دارد به طمع بيفتد. و سخنی شايسته بگوييد و در خانههای خود بمانيد وچون زينت نمايی (عصر) جاهليت پيشين زينت ننماييد و نماز برپای داريد و زكات بپردازيد و از خداوند و رسولش فرمان بريد. ای اهل بيت! جز اين نيست كه خداوند میخواهد پليدی را از شما، دور كند و چنانكه بايد شما را پاكيزه گرداند و هر آنچه را كه از آيههای خداوند و حكمت در خانههايتان خوانده میشود ياد كنيد، بی گمان خداوند باريك بينِ آگاه است».پس اين ارشاد خداوندي:﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا﴾ [الأحزاب: 33].دلالت بر فضيلت خويشاوندی رسول اللهص میكند و آل بيت و خويشاوندان ايشان كسانی هستند كه صدقه بر آنان حرام است، بخصوص همسران و نوادگان ايشان، چنانكه گذشت.فضائلی ديگر برای مادران مؤمنانآيات مذكوره فضائل ديگری را نيز برای همسران ايشان در بر دارد از جمله:اول: اينكه به آنان اختيار داده شد كه دنيا و زينت دنيا را میخواهند يا خدا و رسولش و سرای آخرت را؟ كه آنان خدا و رسول خدا و سرای آخرت را برگزيدند. (رضی الله عنهن و أرضاهن) «خداوند از آنان خوشنود باد و آنان را خوشنود بگرداند».دوم: همچنين از ديگر فضائل آنان ارشاد گرامی «وأزواجه أمهاتهم» است كه خداوند آنان را مادران مؤمنان خوانده است.و اما آيه مباركه: ﴿قُل لَّآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰ﴾ [الشوری: 23].«بگو: بر (رساندن) آن مزدی از شما در خواست نمیكنم، ولی بايد در ميان خويشاوندان دوستی پيشه كنيد».قول صحيح در تفسير آيهقول صحيح در تفسير آيه اين است كه منظور بطون(يعنی قبايل مرتبط با) قريش است، چنانكه بيان آن در صحيح بخاری (شماره 4818) نقل گرديده است، امام بخاري/ (بعد از ذكرسند) میفرمايد:نظر ابن عباس«از عبدالله ابن عباس ب روايت است كه در بارهی آيه ﴿إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰ﴾ سؤال شد، سعيد ابن جبير فرمود: (قربی آل محمد ص) مراد است، ابن عباس فرمود: عجله كردی هيچ قبيلهای از قبايل قريش نبود مگر اينكه پيامبر ص با آنان خويشاوندی داشت: «إلا أن تصلوا ما بيني و بينكم من قرابة»؟ منظور اين است كه: روابط خويشاوندی خود را با من بر قرار داشته باشيد».نظر ابن كثيرابن كثير در تفسير اين آيه میفرمايد:يعنی بگو ای محمد به مشركين از كفار قريش:«لا أسألكم علي هذا البلاغ و النصح لكم مالا تعطونيه، و إنما أطلب منكم أن تكفوا شركم عني و تذروني أبلغ رسالات ربي إن لم تنصروني، فلا تؤذوني بما بيني وبينكم من القرابة».«من در قبال اين تبليغ و نصيحت شما، از شما مالی نمیطلبم كه به من بدهيد، آنچه از شما میخواهم اين است كه شر و گزندتان را از من باز داريد تا اينكه رسالت پروردگارم را ابلاغ كنم، شما را به آن قرابتی كه بين من و شماست اگر مرا ياری نمیكنيد پس آزار و اذيتم نرسانيد».سپس ابن كثير اثر ابن عباس را كه قبلاً آورديم ذكر میكند.تفسير نا درستو اما اينكه بعضی هوا پرستان (القربي) را در آيه به فاطمه و علی ب و اولاد آنان اختصاص میدهند درست نيست و ادعايی بی دليل است، زيرا آيه كريمه مكی است، و ازدواج علی با فاطمه ب در مدينه انجام گرفته است.ابن كثير / میفرمايد:«نزول آيه را به جريانی كه در مدينه اتفاق افتاده ربط دادن دور از واقعيت است زيرا كه آيه مكی است، و در آن زمان فاطمه اولادی نداشته زيرا تا آنزمان ايشان با علی ازدواج نكرده بوده، ازدواج آنها بعد از غزوه بدر در سال دوم هجری اتفاق افتاده است، حقيقت تفسير آيه كريمه همانست كه دانشمند امت و مفسر قرآن عبدالله ابن عباس ب بيان فرموده چنانكه امام بخاری / روايت میكند».سپس روايات زيادی از سنت رسول الله ص و آثاری از ابوبكر و عمر ب در فضيلت اهل بيت پيامبر ص ذكر میكند. فصل چهارم:فضائل اهل بيت در سنت مطهرامام مسلم در صحيحش (شماره 2276) از واثله بن اسقع س روايت میكند كه فرمود: از رسول الله ص شنيدم كه فرمودند:«خداوند كنانه را از نسل اسماعيل و قريش را از كنانه و بنيهاشم را از قريش و مرا از بنيهاشم برگزيد».حديث عايشه صديقه در فضيلت اهل بيتهمچنين امام مسلم در صحيحش (شماره 2424) از ام المؤمنين عايشه صديقه ل روايت میكند كه فرمود:پيامبر ص درحاليكه كسايی كه از موی سياه بافته شده بود بر خود داشتند هنگام چاشت از خانه بيرون رفتند، حسن ابن علی آمد او را باخود داخل كردند، سپس حسين آمد با ايشان داخل شد، سپس فاطمه آمد او را داخل كردند، سپس علی آمد او را هم داخل كردند، آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند:﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا﴾ [الأحزاب: 33].«ای اهل بيت! جز اين نيست كه خداوند میخواهد پليدی را از شما دور كند و چنانكه بايد شما را پاكيزه گرداند».
حديث سعد بن ابی وقاص در فضيلت اهل بيتهمچنين امام مسلم در صحيحش (شماره 2404) از سعد بن ابی وقاص س روايت میكند كه فرمود: هنگامی كه آيه كريمه: ﴿فَقُلۡ تَعَالَوۡاْ نَدۡعُ أَبۡنَآءَنَا وَأَبۡنَآءَكُمۡ﴾ [آلعمران: 61].«بگو: بياييد تا فرزندانمان و فرزندانتان فرا خوانيم» نازل گرديد رسول الله ص، علی و فاطمه و حسن و حسين را فرا خواندند و فرمودند: «اللهم هؤلاء أهل بيتي» «پروردگارا! اينها اهل بيت من هستند».حديث زيد بن ارقم در فضيلت اهل بيتو امام مسلم در صحيحش (2408) با سند خودش از يزيد بن حيان روايت میكند كه گفت:من و حصين بن سبره و عمر بن مسلم نزد زيد بن ارقم رفتيم، وقتی نشستيم حصين به او گفت: زيد! تو خير بسياری بدست آوردي، پيامبر ص را ديدی و حديث ايشان را شنيدی و با ايشان جهاد كردي، و پشت سر ايشان نماز خواندي، براستی كه تو خير بسياری بدست آوردي، زيد! از آنچه از رسول الله ص شنيدهای برايمان بيان كن فرمود: برادرزاده من! عمرم زياد شده، و از آن زمان مدت زيادی گذشته، بعضی از آنچه كه از رسول الله ص بياد داشتم فراموش كرده ام پس هرچه برايتان بيان كردم قبول كنيد، و هر چه نتوانستم وادارم نكنيد، سپس فرمود:روزی رسول الله ص در سر چشمهای كه بين مكه و مدينه واقع است و خمّ ناميده میشود در ميان ما به ايراد خطبه پرداختند، حمد و ثنای پروردگار را بيان فرموده و موعظه كرده و پند دادند، سپس فرمودند:«أَمَّا بَعْدُأَيُّهَا النَّاسُ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِىَ رَسُولُ رَبِّى فَأُجِيبَ وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ. فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ وَأَهْلُ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِ. فَقَالَ لَهُ حُصَيْنٌ وَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ يَا زَيْدُ أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ قَالَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَلَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ. قَالَ وَمَنْ هُمْ قَالَ هُمْ آلُ عَلِىٍّ وَآلُ عَقِيلٍ وَآلُ جَعْفَرٍ وَآلُ عَبَّاسٍ . قَالَ كُلُّ هَؤُلاَءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ قَالَ نَعَمْ ».«اما بعد: ای مردم! جز اين نيست كه من مانند شما بشری هستم، عنقريب قاصد پروردگارم خواهد آمد و من دعوتش را خواهم پذيرفت.- پس اينك كه دارم میروم- در ميان شما دو چيز میگذارم يكی كتاب الله كه در آن هدايت و نور است، پس كتاب الله را فراگيريد و به آن چنگ بزنيد، آنگاه درباره قرآن كريم ترغيب و تشويق نمودند، سپس فرمودند: و اهل بيتم، به شما درباره اهل بيتم سفارش میكنم، به شما درباره اهل بيتم سفارش میكنم، به شما درباره اهل بيتم سفارش میكنم، حصين پرسيد زيد! اهل بيت حضرتش كيست؟ مگر همسرانش از اهل بيتش نيستند فرمود: همسرانش از اهل بيتش هستند و ليكن اهل بيتش كسانی هستند كه بعد از ايشان صدقه بر آنان حرام است كما اينكه در حيات حضرتش حرام بوده است، پرسيد آنها كيستند؟ فرمود: آل علی و آل عقيل و آل جعفر و آل عباس، سپس پرسيد بر همهی اينها صدقه حرام است فرمود: بله و در روايت ديگری آمده است كه گفتيم اهل بيتش كيست؟ همسرانش؟ فرمود خير، زن مدتی با مرد زندگی میكند وقتی طلاقش میدهد او به نزد پدر و اقوامش بر میگردد، اهل بيتش اصل و نسلش هستند كه بعد از ايشان هم صدقه بر آنان حرام است».
اينجا به چند نكته بايد اشاره كنيم:اول: اينكه ذكر علی و فاطمه و دو فرزند شان ش اجمعين در حديث كساء و مباهله كه گذشت دلالت بر انحصار اهل بيت به آنها نمیكند. آنچه میرساند اين است كه آنان خصوصيترين افراد، و اهل بيت درجه يك ايشان هستند، و اينكه اينها اولين كسانی هستند كه لفظ اهل بيت آنها را شامل میشود چنانكه قبلا هم اشاره كرديم.دوم: اينكه ذكر آل عقيل و آل علی و آل جعفر و آل عباس در حديث گذشته دلالت بر اين نمیكند كه صدقه فقط بر اينها حرام است، بلكه بر هر زن و مرد مسلمان از نسل عبدالمطلب حرام است، و حديث عبدالمطلب بن ربيعه بن الحارث بن عبدالمطلب که در صحيح مسلم گذشت همه فرزندان و نوادگان ربيعه بن الحارث بن عبدالمطلب را در بر میگيرد.سوم: استدلال از كتاب و سنت در مورد اينكه همسران پيامبر ص از اهل بيتش هستند و لذا صدقه بر آنها حرام است گذشت.در حديث زيد آمد كه بنا بر روايت اول آنان در اهل بيت داخل و بنا بر روايت دوم داخل نيستند، بايد گفت: كه معتبر روايت اول است، و روايت دوم كه بر اساس آن همسران در آل بيت داخل نمیشوند بر همسران ديگر انطباق دارد و نه بر همسران خود حضرت رسول ص.همسران ايشان رضی الله عنهن حالت استثنايی دارند زيرا رابطه آنها با حضرتش به نسب شباهت دارد چونكه رابطه آنها با ايشان قطع نمیشود و پس از مرگ هم ادامه دارد، آنها همچنانكه در دنيا همسران حضرت بودند در آخرت نيز همسران ايشان خواهند بود، چنانكه توضيح آن در سخنان ابن قيم / گذشت.چهارم: اينكه اهل سنت و جماعت وصيت رسول الله ص را كه در حديث فوق گذشت به نحو كامل اجراء میكنند و در اين زمينه بسيار مؤفق هستند، زيرا آنها همه اهل بيت را دوست میدارند، و با همه شان محبت ومودت دارند و با عدالت و انصاف آنان را در جايگاه شايسته خود شان میگذارند.يك مقايسهديگران چنانكه شيخ الاسلام ابن تيميه / در مجموع الفتاوي(4/49) میفرمايد:«وأبعد الناس عن هذه الوصية الرافضة فانهم يعادون العباس وذريته بل يعادون جمهور أهل البيت ويعينون الكفار عليهم».«دورترين مردم در اجرای اين وصيت نبوی رافضه (يعنی شيعيان غالي) هستند، زيرا آنان با عباس و خاندان او دشمنی میكنند، بلكه بر جمهور اهل بيت دشمنی روا میدارند، و كافران را عليه آنان ياری میكنند».وحديث «كل سبب ونسب منقطع يوم القيامه الإ سببي ونسبي». «هر سبب و نسبی در روز قيامت منقطع میگردد، مگر سبب و نسب من».شيخ البانی / اين حديث را در سلسله احاديث صحيحه (2036) آورده است كه راويانش: ابن عباس و عمر فاروق و ابن عمر و مسور بن مخرمه ش هستند، و كسانی كه حديث را از آنان نقل كردهاند را نيز ذكر میكند و میفرمايد:خلاصه اينكه حديث با مجموع طرقش صحيح است. والله أعلم.انگيزه ازدواج عمر با دختر علی و فاطمهدر بعضی طرق اين حديث آمده است كه همين امر باعث شد كه عمر فاروق س به ازدواج با ام كلثوم دخت گرامی علی و فاطمه ش اجميعن علاقمند شود.
درود بر مادران مؤمنانامام احمد در مسندش (5/374) از عبدالرزاق از معمر از ابن طاووس از ابی بكر بن محمد بن عمرو بن حزم از مردی از اصحاب پيامبر ص روايت میكند كه رسول الله ص میفرمودند:«اللَّهُمَّ صَلِّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ وَعَلَى أَزْوَاجِهِ وَذُرِّيَّتِهِ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ وَعَلَى أَزْوَاجِهِ وَذُرِّيَّتِهِ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».ابن طاوس میفرمايد: پدرم نيز چنين درود میفرستاد.امام بخاری و امام مسلم و اصحاب سنن اربعه از همه رجال اسناد قبل از صحابی حديث روايت كردهاند، شيخ البانی در کتاب روش نماز پيامبر ص میفرمايد: «رواه احمد و الطحاوي بسند صحيح».يك توضيح لازمو اما ذكر درود و سلام بر ازواج و ذريه در صحيحين نيز از حديث ابی حميد ساعدی س ثابت است. اما اين دلالت نمیكند كه آل بيت منحصر به ازواج و ذريه باشند بلكه دلالت به اين امر دارد كه آنها بطور اكيد در اهل بيت داخلند. و به هيچ عنوان از اين دائره خارج نيستند و عطف ازواج و ذريه بر اهل بيت ايشان در حديث گذشته از باب عطف خاص بر عام است.تحليلی از ابن قيمابن قيم پس از آوردن حديثی كه در آن اهل بيت و ازواج و ذريه يكجا نام برده شدهاند میفرمايد:(كه البته در سندش جای سخن و جود دارد)«در اينجا كه ازواج و ذريه و اهل بيت را جمعا ذكر كرده گويا با نص آنان را متعين فرموده تا بيان دارد كه آنها شايسته آنند كه در أهل داخل باشند، و به هيچ عنوان از دائره اهل بيت خارج نيستند بلكه آنها مستحقترين و شايستهترين كسانياند كه میتوانند جزو اهل بيت باشند، و اين از باب عطف خاص بر عام و بالعكس است، تا اينكه شرافت آنانرا گوشزد كرده و با اين تخصيص از ميان همنوعانشان شايستگی آنانرا بيان كرده باشد و آنها لايقترين و شايستهترين افراد اين نوع اند كه بايد در اين افتخار داخل باشند». [جلاءالافهام ص338].رسول گرامی ص میفرمايند:«إن الصدقه لا تنبغي لآل محمد إنما هي أوساخ الناس» «صدقه برای آل محمد شايسته نيست زيرا كه صدقه چرك مال مردم است».به روايت صحيح مسلم از حديث عبدالمطلب بن ربيعه (1072) كه قبلاً هم گذشت.