بسم الله الرحمن الرحیم برخی از مذاهب گمراه بر این عقیده اند که معاویه رضی الله عنه به رسول الله صلی الله علیه وسلم ناسزا گفته، زیرا او و امرای پس از وی به علی رضی الله عنه به مدت پنجاه سال ناسزا می ‌گفتند و این کار با دستور عمر بن عبدالعزیز رحمه الله پایان یافت؟!


اولا:
معاویه رضی الله عنه علی رضی الله عنه را ناسزا نگفته و دستور به چنین کاری نداده است، زیرا:
1.     با سند صحیح ثابت نشده که معاویه، علی رضی الله عنهما را ناسزا گفته باشد.
قرطبی رحمه الله می‌ گوید: "از معاویه بعید است که به صراحت علی را لعن یا ناسزا گفته باشد، چرا که معاویه به خردمندی و دینداری و شکیبایی و اخلاق بزرگوارانه معروف بود و آنچه در این باره از وی روایت می‌ شود غالبا دروغ و ناصحیح است و صحیح ‌ترین چیزی که نقل شده این است که خطاب به سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه گفت: چه چیز تو از ناسزا گفتن به ابوتراب باز داشته است؟
که این روایت صراحت بر ناسزاگویی ندارد، بلکه صرفا سؤالی درباره‌ ی سبب امتناع اوست تا به حقیقت امر پی ببرد چنانکه از پاسخ وی مشخص شد و معاویه نیز با شنیدن پاسخ سعد چیزی نگفت و به فضیلت علی اذعان کرد و دانست که حق با چی کسی است...
اما حاشا که معاویه و دیگر صحابه یا کسانی که در دینداری و فضیلت و شکیبایی و علم در حد و اندازه‌ ی اویند، لعن صریح یا سخنان ناشایستی که برخی جاهلان و فرومایگان بنی‌ امیه به زبان می آوردند را گفته باشد، و الله تعالی اعلم"[1].
آلوسی رحمه الله می ‌گوید: "آنچه که برخی از مورخان ذکر کرده‌ اند مبنی بر اینکه معاویه رضی الله عنه علی کرم الله تعالی وجهه را پس از وفات ایشان بد می ‌گفت و چنین و چنان می‌ گفت، را نباید به آن توجه کرد و ارزشی به آن نهاد، زیرا مورخان درست و نادرست را نقل می ‌کنند و میان صحیح و ساختگی و ضعیف، تفاوتی قائل نمی‌ شوند و بیشترشان هیزم‌ چی شب هستند که نمی ‌داند چه می ‌چیند. بنابراین اعتماد کردن به چنین روایاتی آن هم در چنین مسأله‌ ی خطیر و راه ناهموار، شایسته‌ ی انسان عاقل نیست تا چه رسد به انسان ‌های فاضل"[2].
2.     آنچه از معاویه رضی الله عنه معروف است، اذعان به فضیلت علی رضی الله عنه می باشد.
ابومسلم خولانی و مردمی دیگر به نزد معاویه رضی الله عنه آمدند و گفتند: "آیا تو با علی منازعه می‌ کنی یا مانند اویی؟ گفت: نه به الله سوگند... من بدون شک می ‌دانم که او برتر از من و شایسته‌ تر از من در این امر است، اما مگر شما نمی ‌دانید که عثمان مظلومانه کشته شد و من پسر عموی اویم و خونخواهش؟ پس نزد او بروید و بگویید تا قاتلان عثمان را تسلیم من کند و من نیز تسلیم امر او می ‌شوم. آنان به نزد علی رفتند و با وی سخن گفتند، اما علی آنان را تسلیم نکرد"[3].
همچنین ابودرداء و ابوامامه رضی الله عنهما بر معاویه رضی الله عنه وارد شدند و گفتند: "ای معاویه! برای چه با این مرد می ‌جنگی؟ به الله سوگند او از تو و پدرت زودتر اسلام آورده و از تو به رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نزدیک‌ تر و از تو به این امر شایسته ‌تر است. معاویه گفت: برای خون عثمان با او می ‌جنگم چرا که او قاتلان را پناه داده است. نزدش بروید و به او بگوید تا برای ما از قاتلان عثمان قصاص گیرد، آنگاه من نخستین کس از شامیان خواهم بود که با او بیعت خواهم کرد"[4].
3.     معاویه رضی الله عنه به شکیبایی و عدم خشونت معروف بود، چنانکه شکیبایی ‌اش مثال زدنی بود. چطور ممکن است کسی که در هنگام پادشاهی و قدرت از کسانی که علنا وی را ناسزا می ‌گفتند درمی‌گذشت، با بهترین مردم چنین رفتار نماید؟!!
 
ثانیا:
کسانی که امروزه از معاویه رضی الله عنه ایراد می ‌گیرند در حقیقت به رسول صلی الله علیه وآله وسلم و یارانش بی ‌حرمتی می‌ کنند!!
از این جهت به رسول الله صلی الله علیه وسلم بی‌ حرمتی می ‌کنند که ایشان صلی الله علیه وسلم معاویه رضی الله عنه را امین می ‌شمردند و او را به خود نزدیک ساخته و ایشان را از کاتبان وحی قرار داده بودند. اینان با طعن در معاویه رضی الله عنه این تزکیه و تأیید نبوی را زیر سؤال می‌ برند.
و از سوی دیگر با این کارشان به صحابه رضی الله عنهم نیز بی ‌احترامی می‌ کنند. حسن بن علی رضی الله عنهما که نوه‌ ی رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بود به نفع معاویه رضی الله عنه از خلافت کناره‌ گیری کرد و همراه با دیگر مسلمانان از جمله بسیاری از صحابه با معاویه رضی الله عنه بیعت کرد. کسی که از معاویه رضی الله عنه ایراد می‌ گیرد در واقع از حسن بن علی و دیگر صحابه رضی الله عنهم نیز که با وی بیعت نمودند ایراد گرفته است.
رضي الله عنهم أجمعين
با پی بردن به شرح حال معاویه رضی الله عنه می توان به راحتی پی برد که انجام چنین عملی ناپسندی از ایشان بدور است و شهادت علما هم گواه بر همین است.
معاویه رضی الله عنه صحابی عالی قدر و پادشاهی بزرگ است. وی از کاتبان وحی و از فقهای صحابه به شمار می رود و علمای بزرگ اهل سنت به فضل و عدالت وی گواهی می دهند.
-         از عبدالله بن مبارک رحمه الله پرسیده شد: کدام یک بهتر است، معاویه بن ابو سفیان یا عمر بن عبدالعزیز؟ فرمود: به الله سوگند غباری که وارد بینی معاویه همراه با رسول الله صلی الله علیه وسلم شده است هزاران مرتبه بالاتر از عمر است؛ معاویه پشت سر رسول الله صلی الله علیه وسلم نماز خوانده است و زمانی که ایشان گفته اند: (سمع الله لمن حمده) معاویه گفته است: (ربنا ولک الحمد) آیا چیزی برتر از این هم هست؟![5].
-         جراح موصلی می گوید: شنیدم که مردی از معافی بن عمران می پرسد: ای ابو مسعود! عمر بن عبدالعزیز نسبت به معاویه بن ابو سفیان در چه مرتبه ای است؟
جراح می می گوید: دیدم که وی بسیار خشمگین شد و گفت: هیچ کس با صحابه ی محمد صلی الله علیه وسلم قابل مقایسه نیست؛ معاویه رضی الله عنه کاتب وحی رسول الله صلی الله علیه وسلم و همنشین و خویشاوند ایشان و امانت دار وی بر وحی الله عزوجل بود[6].
-         روایت شده که در نزد اعمش از عمر بن عبدالعزیز و عدل و عدالتش یاد شد، اعمش فرمود: اگر معاویه را می دید چه می گفتید؟ گفتند: ای ابو محمد! منظورتان در مورد گذشت و بردباری ایشان است؟ فرمود: به الله سوگند خیر، منظورم در مورد عدل و عدالت وی است[7].
-         شیخ اسلام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: به صورت متواتر و مکرر ثابت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم معاویه به معاویه مناصب فرماندهی داده بودند همان طور که به دیگران نیز داده بودند. وی با ایشان جهاد کرد. در نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم امانت دار بودند و وحی را برای ایشان می نوشتند و هیچ وقت رسول الله صلی الله علیه وسلم ایشان را در مورد نوشتن وحی به چیزی متهم نکردند. عمر بن خطاب رضی الله عنه که فرد خبیری در تشخیص و تمییز مردم بود او را به او منصب حاکمیت داد و الله متعال در زبان و قلب وی حق را قرار داد و عمر  بن خطاب نیز وی را در مورد حاکمیتش به چیزی متهم ننمود[8].
 
[1] المفهم لما أشكل من تلخيص كتاب مسلم:6/278-279
[2] صب العذاب على من سب الأصحاب:ص/421
[3] سير أعلام النبلاء:3/140
[4] البداية والنهاية:10/508
[5] وفیات الأعیان، تألیف ابن خلکان:3/33
[6] الشریعة، تألیف آجری:5/2466-2467
[7] السنة، تألیف خلّال:1/437
[8] مجموع الفتاوی:4/472