قبل از هرچیز لازم است این نکته را یاد آوری کنیم که امامان شیعه، در نزد اهل سنت از اهل سنت بوده اند و متأسفانه بر آنها مدعیان تشیع و محبت اهل بیت، دروغ های بسیار زیادی نسبت داده شده است.
در این مقاله به موضوع تقیه می پردازیم که از خلال بحث ثابت می شود؛ امامان شیعه، مثل اهل سنت بوده و موافق آرای فقهی آنان فتوا داده و سخن گفته اند، اما روافض هرجا که امامان شیعه اقوال و سخنانشان گرچه سند آن اقوال نیز صحیح باشد، مادام که موافق با اهل سنت باشد آن سخنان و روایات را حمل بر تقیه نموده اند و به این شیوه عقاید اصلی امامان شیعه که موافق اهل سنت بوده است را با حمل بر تقیه، از اعتبار ساقط کرده و در مقابل هر آنچه که مخالف با عقاید اهل سنت باشد را به دروغ به امامانشان نسبت داده اند و به این گونه بر این بزرگان ظلم نموده اند.
همانطور که گفتیم، یکی از حیله های روافض این است که هرجا روایات صحیح ائمه موافق با معتقدات اهل سنت باشد، آن را حمل بر تقیه می کنند!!! و اگر چه سند آن روایات نیز صحیح باشد!!! ما بارها گفتیم که امامان شیعه، اصلا از تشیع بریء و بیزار بوده اند و آنها نیز مسلمانانی از مسلمانان اهل سنت بوده اند که بعضی از آنها حتی فقیه ویژه و نخبه ای نیز نبوده اند بلکه در حد معمولی بوده اند. اما روافض، روایات بسیار زیادی را از زبان آنها جعل کرده اند، ولی جالب است که در بین این روایات جعل شده، بعضی روایات از حقیقت ایمان و اعتقادات آنها سخن می گوید، اما چون سند این روایات صحیح است، حیله شرعی زشت تقیه را به کار برده و می گویند امام تقیه کرده است!!!
حتی در بعضی از روایات، هیچ شخص سنی مذهبی نیز حضور ندارد که بگوییم در مقابل عوام تقیه کرده باشد! آیا امام شیعه با خود شیعیان نیز تقیه می کند؟ در اینجا تعدادی از روایات که درباره وضو و بعضی موضوعات دیگر می باشد را ذکر می کنیم و مشاهده کنید که چگونه تنها به علت موافقت با مذهب اهل سنت، این روایات را اگر چه سند آنها هم صحیح باشد، حمل بر تقیه کرده اند!! در واقع طبق حیله روافض در تقیه، امام معصوم شیعه حقایق را با تقیه کردن کتمان کرده و فتوای صحیح به مردم نداده است؛ بلکه مردم را با فتواهای غیر حقیقی و پوشانده شده با تقیه، گمراه کرده است.
و اینک بعضی از این روایات:
1ـ (در مورد شخصی که وضوی کاملی می گیرد جز پاهایش که در آب فرو می برد، از امام صادق سؤال شد، جواب داد: وضویش درست است. طوسی می گوید: از روی تقیه گفته شده است)[1].
2ـ (از صادق درباره ی مردی سؤال شد که عمامه بر سر دارد و با انگشتانش از پشت، سرش را مسح می نماید آیا کفایت می کند؟ گفت: آری. طوسی می گوید: احتمال دارد این حکم از روی تقیه صادر شده باشد)[2].
3ـ (از صادق نقل شده که: هرگاه وضو گرفتی بالا و پایین پاهایت را مسح کن. طوسی می گوید: حمل بر تقیه می شود)[3].
4ـ (زید بن علی از نیاکانش نقل می کند که علی علیه السلام گفته: نشستم وضو بگیرم که پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم آمد … تا آنجا که می گوید: پاهایم را شستم فرمود: ای علی! میان انگشتانت را نیز خلال کن. طوسی می گوید: این حدیث از روی تقیه صادر گشته چون موافق مذهب تودهی مردم بوده است)[4]
.
5ـ (از صادق درباره ی مردی سؤال شد که صورتش را با دستمال خشک می کند، گفت: اشکالی ندارد، در روایتی آمده: امام صادق وضو گرفت سپس صورتش را با پایین پیراهنش خشک کرد و گفت: اینگونه کن که من نیز اینگونه می کنم. مجلسی و عاملی گفته اند که شاید اخبار مزبور بخاطر تقیه بوده اند)[5]
.
6ـ (کاظم می گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: چشمانتان را به هنگام وضو باز کنید امید است آتش را نبینید، در روایت دیگری چنین است: چشمانتان را آب بنوشانید. مجلسی گفته: بعید نیست هر دو حدیث از روی تقیه گفته شده باشند)[6].
7ـ (و نیز از او درباره ی مردی سؤال شد که وضو گرفته و شستن دست چپش را از یاد برده است، گفت: تنها آن قسمت را می شوید و شستن دیگر اعضا را تکرار نمی کند. مجلسی می گوید: ممکن است از روی تقیه گفته باشد)[7].
همانطور که می بینید هرجا موافق با عامه باشد ولو که روایت صحیح هم باشد، حمل بر تقیه می کنند!! حال بعضی دیگر از روایات که صرفا چون موافق با اعتقادات اهل سنت است را نگاه کنید که چگونه حمل بر تقیه می کنند!!
1ـ (در مورد چگونگی تیمم از صادق سؤال شد؟ او نیز، کف دستش را روی زمین گذاشت و صورت و دستانش را تا آرنج با آن مسح کرد. طوسی و عاملی گفته اند: درست اینست خبر مزبور را بر گونه ای از تقیه حمل نماییم زیرا موافق مذاهب عامه (اهل سنت) می باشد)[8].
2ـ صادق از باقر از نیاکانش از حضرت علی علیه السلام روایت می کند که: پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: بهترین کفن قبا است. طوسی گفته: درست آن است این حدیث را بر تقیه حمل کرد زیرا با مذهب توده مردم سازگاری دارد)[9].
3ـ (از صادق نقل شده که: « وقت المغرب إذا غربت الشمس فغاب قرصها»: یعنی «هنگام نماز مغرب وقتی است که قرص خورشید ناپدید شده باشد». مجلسی می گوید: اخبار معتبر بسیاری مبنی بر رأی دوم یعنی ناپدیدشدن قرص خورشید وجود دارد، ولی شاید ترک کردن آن از سوی بیشتر علما بخاطر سازگاری با اهل سنت بوده و بدین خاطر حمل بر تقیه کرده اند)[10].
4ـ (از سماعه نقل شده که: به ابوعبدالله گفتم: ما گاهی وقتی نماز مغرب را بجای می آوریم که احتمال می دهیم خورشید پشت کوه قرار گرفته و آنرا پنهان کرده باشد. گفت: بر تو واجب نیست که از کوه بالا بروید و واقعیت غروب یا عدم غروب خورشید را دریابید. مجلسی و عاملی می گویند: بهتر آن است اخبار مربوطه بر تقیه حمل گردند)[11].
5ـ (از صادق روایت شده که: هر کس نماز مغرب را تا به هم پیوستن ستارهها بدون معذرت به تأخیر اندازد، من به سوی خدا از او برائت می جویم. مجلسی می گوید: در اینجا نیز ممکن است تقیه در کار باشد)[12].
6ـ (از ابوالعرندس نقل شده: امام کاظم را در رمضان دیده که هنگامی که مؤذن گفته الله اکبر، خدمتکارش به او آب داده و نوشیده است. مجلسی گفته: ممکن است بر تقیه حمل گردد)[13]
.
7ـ (از باقر روایت شده که: پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم می فرماید: آرامگاه مرا قبله و مسجد قرار ندهید، زیرا خداوند آنانی که آرامگاه پیامبرانشان را مسجد قرار دادند نفرین نموده است. مجلسی می گوید: بعید نیست اخبار در برگیرندۀ منع، بر تقیه حمل گردد)[14]
.
8ـ (از باقر نقل شده که: پدرم در منزل خود جمله ی «الصلاه خیر من النوم، یعنی نماز بهتر از خواب است» را سر می داد، و اگر آن را تکرار نمایی اشکالی ندارد. مجلسی و طوسی گفته اند: یاران آن را بر تقیه حمل نموده اند)[15]
.
9ـ (صادق از پدرش نقل می کند که: پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم نمازی را به صورت جهری خواند، وقتی نماز را تمام کرد به یارانش فرمود: آیا چیزی را از قرآن ترک کردم؟ کسی جواب نداد، فرمود: آیا ابی بن کعب میانتان است؟ گفتند: بله. فرمود: آیا چیزی را ترک نمودم؟ ابی گفت: بله ای پیامبر خدا! فلان و فلان آیه را ترک کردی. مجلسی گفته: ممکن است این خبر بر تقیه حمل گردد)[16].
10ـ (از مهدی «منتظر» سؤال شد که آیا در دو رکعت اخیر نماز، قرآن خواندن بهتر است یا سبحان الله گفتن؟ در پاسخ قرائت قرآن را بهتر دانسته است. عاملی گفته: امکان دارد در این خبر تقیه ای در کار باشد)[17].
11ـ (از صادق سؤال شد که قنوت در کدام نمازها خوانده می شود؟ گفت: فقط در نماز صبح. طوسی گفته: احتمال تقیه در آن وجود دارد زیرا با مذهب عامه (اهل سنت) سازگار است)[18].
12ـ (از صادق سؤال شد: روزه داری که به عمدی خود را در آب فرو می برد آیا باید آن روز را قضا نماید؟ گفت: نه قضایی بر او واجب نمی باشد. طوسی می گوید: راه چاره در این اخبار آن است که بر تقیه حمل گردند چون با مذهب اهل سنت سازگاری دارند…..)[19].
و صد ها روایت دیگر؛ با اینکه سند آن روایات از نظرشان صحیح بوده و به راویان همان روایات در دیگر روایات عمل می کنند؛ و لذا چون امکان تضعیف روایت را ندارند، آن را حمل بر تقیه می کنند!!
بعضی از تقیه های امامان شیعه را که به دروغ در روایات ذیل ببینید از تعجب شاخ در می آورید!!!
زراره از ابوجعفر(امام باقر) نقل می کند که: (دربارهی موضوعی از امام باقر پرسیدم و پاسخی به من داد، سپس یک نفر دیگر آمد و دربارهی همان موضوع از او سوال کرد ولی پاسخی دیگری به دو داد، سپس یکی دیگر آمد و باز در مورد همان مسأله از ایشان پرسید و این بار هم پاسخی داد که با هر دو پاسخ پیشین تضاد داشت، وقتی آن دو نفر بیرون رفتند گفتم: ای پسر پیامبر خدا! دو نفر از عراقیهای دنباله رو شما آمدند و سوال کردند و در جواب هر کدام پاسخی دادید که با دیگری همسان نبود این یعنی چه؟ گفت: ای زراره! این برای ما بهتر است و باعث بیشتر ماندن ما و شما خواهد بود. سپس به ابو عبدالله (امام جعفر) گفتم: پیروانتان وقتی نزد شما می آیند گونه ای هستند که اگر آنان را بر سر نیزهها حمل و یا به آتش اندازید اجرا می کنند ولی وقتی بیرون روند اختلاف پیدا می کنند؟ زراره می گوید: او نیز همانند پدرش باقر، جوابم داد)[20]. و می گوید : (لو کان الاختلاف إنما وقع لموافقه العامه لکفی جواب واحد لما هم علیه)؛ یعنی: اگر چند گانگی در جواب بخاطر هماهنگی با توده بود، یک جواب برای حالتی که در آن بسر می بردند، کافی بود.